به گزارش روز یکشنبه شبکه خبری اقتصاد و بانک ایران (ایبِنا)،با گذشت چند روز از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، بازارهای مالی جهان هنوز از شوک خارج نشدهاند. اما نکتهای که نباید از آن غافل بود، پیشبینی ناپذیر بودن شخص ترامپ است. خود او هم بر این نکته تاکید کرده و گفته است: «کسی نمیتواند به آمریکا ضربه بزند؛ چرا که من غیر قابل پیشبینیام». بنابراین، در فضای موجود با قطعیت نمیتوان سخن گفت. به همین دلیل تحلیل حاضر نیز تاثیرات احتمالی انتخاب ترامپ بر بازار نفت را صرفا بر اساس وعدههای انتخاباتیاش، بررسی میکند.
ترامپ در وعدههای انتخاباتی صراحتا گفته است که برجام را پاره خواهد کرد. البته این گفته به نظر نمیرسد جدی باشد و حتی وی در سخنرانی دیگری نظارت دقیق و بیشتر بر اجرای برجام را مورد تاکید قرار داده است. به هر حال، گرچه ریاست جمهوری آمریکا مقام کم اهمیتی برای تاثیرگذاری بر تحولات دنیا نیست و بدون شک بسیاری از وعدههای ترامپ عملی خواهند شد، اما سیستم سیاسی آمریکا محکمتر از آن است که ترامپ بتواند آن طور که ادعا میکند، در آن جولان دهد. به ویژه اینکه برجام توافقی چندجانبه زیر نظر سازمان ملل است و نه توافقی دوجانبه بین ایران و آمریکا.
به عقیده کارشناسان، پاره کردن برجام برای ترامپ به این آسانی که خود میگوید نخواهد بود و برای این امر با دو چالش جدی مواجه است؛ اقناع کردن بدنه سیاسی حاکم بر آمریکا و همچنین اقناع جامعه بینالمللی. لذا بعید به نظر میرسد ترامپ بتواند برجام را با مشکل جدی مواجه کند. اما همین نااطمینانی ایجاد شده در مورد رفتار وی در قبال ایران و به ویژه برجام، میتواند وضعیت بازار نفت را متلاطم کرده و خود عاملی جهت افزایش قیمت جهانی نفت باشد.
همچنین ترامپ مدعی شده هزینههایی که آمریکا برای دفاع از متحدانش مثل عربستان سعودی، ژاپن و کره جنوبی میپردازد را از خود آنها دریافت خواهد کرد. به عبارت دیگر ترامپ، دولت عربستان را تحت فشار قرار خواهد داد تا در بازسازی آمریکا مشارکت نمایند و این یعنی افزایش هزینههای عربستان.
عربستان سعودی در مقابل این اقدام احتمالی ترامپ ممکن است به منظور پوشش هزینههای فوق (به علاوه تامین مخارج هنگفت نظامی در یمن و تجهیز داعش)، اقدام به فروش و عرضه بیشتر نفت کند؛ که این خود کاهش قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت. البته ترامپ به رقابت نفتی ایران و عربستان اشراف کامل دارد؛ به طوری که در نطقی انتخاباتی عنوان نموده بود که «من کاملا به اتفاقات اشراف دارم و شاهد وقوع اتفاقات زیادی هستم. چیزی که ایران میخواهد در آن بر عربستان غلبه کند، نفت است. آنها همیشه این را میخواستند».
ترامپ عنوان کرده است که با روسیه و چین روابط بهتری برقرار خواهد کرد و در مقابل بر ژاپن و کره جنوبی برای تامین هزینههای حمایتی آمریکا فشار وارد خواهد کرد. این امر خود میتواند منجر به رونق بازارهای وابسته به چین و وابستهتر شدن ژاپن و کره جنوبی به نفت ایران خواهد شد. بدیهی است فشار تقاضا به دلایل فوق، عاملی جهت افزایش قیمت نفت خواهد شد.
ترامپ قول داده است که با داعش به صورت رودررو وارد مبارزه خواهد شد و حتی با روسیه و ایران علیه داعش متحد میگردد. نتیجه این اقدام احتمالی، میتواند به پایان بحران سوریه و عراق و ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی در این دو کشور (به عنوان کشورهای مهم عرضهکننده نفت در جهان) منجر شود؛ و خود عاملی جهت کاهش قیمت نفت شود. اگر چه کوتاه شدن دست داعش از چاههای نفت سوریه و عراق و در نهایت پایان عرضه نفت بسیار ارزان از طرف این گروه تروریستی، ممکن است امکان افزایش قیمت نفت را به همراه داشته باشد. اما همه اینها نتایج احتمالی است و با تثبیت ترامپ در کاخ سفید، انتخاب کابینه و روشن شدن مواضع وی در میان مدت، میتوان تحلیل واقع بینانهتری ارائه داد.
در پایان لازم به ذکر است که با توجه به وابستگی اقتصاد ایران به قیمت نفت، تاثیر انتخاب ترامپ بر اقتصاد کشور چه به صورت افزایش و چه کاهش قیمت نفت باشد، میتواند یک شوک خارجی برون زا محسوب شده و اقتصاد ایران را آسیبپذیرتر کند. به طوریکه به نظر میرسد تاکید و تمرکز بیشتر بر اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در این برهه از زمان اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
رامین خوچیانی؛ صاحبنظر پولی و بانکی